روستای دارگاوس که اغلب از آن به عنوان شهر مردگان یاد میشود یکی از عجیبترین مکانها در روسیه است که در بین 5 کوه از رشتهکوههای کائوکاسوس قراردارد. مردم اینجا عزیزان خود را به این دلیل که در گذر زمان گمشدهاند، در این مکان دفن میکردند و این مکان در واقع گورستانی باستانی مملو از مقبرهها و سردابههاست.
مردمان قدیم روستا هم از رفتن به این گورستان صرفنظر میکردند زیرا بر این باور بودند که زنده برنمیگردند و افسانههای بسیاری در مورد این گورستان وجود دارد. برخی منابع نشان میدهند که قدیمیترین سردابه این گورستان مربوط به قرن 16 است و پسازآن به دلیل طاعون خالی از سکنه شد. با سایت تور مشهد همراه باشید.
دارگاوس امروز شهر ارواح
در دوران شوروی گردشگران با ماشینهای باری به این مکان میآمدند و حتی غرفه بلیط فروشی هم در اینجا وجود داشت که توسط یک اوستیایی اداره میشد. چند شهر مردهی دیگر هم مانند دارگاوس در اوستیا وجود دارد، ولی دارگاوس از بقیه معروفتر است که شاید به علت تعداد بالای مقبرهها و طبیعت بسیار زیبای آن باشد. دارگاوس از لحاظ داشتن بناهای تاریخی از عصر برنز تا سدههای میانه بسیار غنی است و برای باستان شناسان مانند گنجینهای از اطلاعات است که چگونگی زندگی اوستیاییها را در قرون گذشته نشان میدهد.
امروزه علیرغم ویژگیهای باستانشناسی، مرموز بودن و زیبایی دارگاوس، این مکان بسیار کم در معرض توجه است.گردشگران خیلی بهندرت از این روستا دیدن میکنند، که به نظر میرسد ناشی از نفرینی است که دارگاوس به آن دچار شده بوده است.
موقعیت شهر مردگان
دارگاوس، در جمهوری اوستیایی شمالی واقع در جنوب روسیه وسط درهای به امتداد 17 کیلومتر و پایین قلهای 4000 متری قراردارد. میتوانید این مکان را در حاشیهی پرشیب درهها، مشرف به رودخانهی فیاگدون تماشا کنید. اولین سکونت ثبت شده در این مکان مربوط به قرن 14 میلادی و زمانی که اجداد اوسیتیایی امروزی به این دامنهها نقل مکان کردهاند می باشد. این مهاجرت هنگامی اتفاق افتاد که قیمت زمین بسیار گران شده بود و اوستیاییها باید بدترین و کم امکانات ترین مکان را برای زندگی انتخاب میکردند با این حال زمانی این منطقه بیشترین جمعیت را در مرکز اوسیتیای شرقی داشت.
گورستان از دور شبیه بقایای روستاهای قرونوسطایی با بناهای کوچک متصل به هم در روی تپه است، ولی اگر از نزدیک آن را ببینید هیچگونه موجود زندهای را در آن پیدا نخواهید کرد. علت آن این است که ساکنان، مردههای خود را برای صدها سال در اینجا دفن کردهاند و در این سردابهها چیزی جز اسکلت انسان وجود ندارد.
قایقرانان زن و مرد مرده مرموز
افسانهای این گورستان را تحت شعاع قرار داده است مبنی بر اینکه هرکس جرات کند به درون آن پا بگذارد زنده از آنجا باز نخواهد گشت و دلیل اینکه محلیها نیز هیچگاه به دارگاوس وارد نمیشوند همین است. افسانهی دیگری نیز میگوید که خدایان هم این مکان را نفرین کردهاند.
این افسانهها و پیشینه ترسناک این گورستان برای برخی از کمپانیهای فیلمسازی مسکو منبع الهامی شده است تا آنها این مکان را برای محل فیلمبرداری خود در سال 2018 انتخاب کنند. اگرچه فیلمبرداری به علت صحبتهای فرماندار محلی در مورد فیلم نامه خیلی زود قطع شد، ولی ظاهراً کمپانی به مقدار کافی برای تکمیل فیلم خود از دارگاواس تصویر تهیه کرده بود.
به طرز عجیبی اجسادی درون سردابهها پیدا شد که درون مجسمههای چوبی شبیه قایق دفن شده بودند.(حتی در یکی از آنها پارو نیز پیدا شده بود) سؤال اینجاست که چگونه در مکانی که اطراف آن رودخانه قابل قایقرانی وجود ندارد، چنین قایقهایی پیدا شده بود؟ یک جواب این میتواند باشد که این مردمان مانند مصریان باستان از ساکنان بین النحرین به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشته و این قایقها وسیلهای برای سفر روح مردگان به بهشت بوده است. از دیگر حقایق جالب در مورد این روستا میتوان به چاههایی اشاره کرد که در کنار سردابهها قرار دارند. درون این چاهها مقدار بسیار زیادی سکه پیدا شده و این نشان میدهد که وقتی مردم اوستیا مردگان خود را دفن میکردند، سکهای به درون چاه میانداختند و اگر این سکه به سنگی درون چاه میخورد نشانهی آن بود که روح مردهی آنها به بهشت رسیده است!!
بسیاری از مورخان معتقدند که طاعون بین سالهای 16 تا 18 میلادی این منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. آنها ادعا میکنند این بیماری موجب آن شده که جمعیت اوستیا در اواخر قرن 18 با 200 هزار نفر به 16 هزار نفر در اواسط قرن 19 برسد. با این حال بیماری همسایگان آنها را آلوده نکرد. بنابراین مردم به این سردابههای از پیش ساخته شده نقل مکان کردند و دیگر از آنجا بیرون نیامدند. آنها با غذاهای ناچیزی که از افراد محلی میگرفتند زنده ماندند و اجسادشان نیز هنگامیکه مردند در همان جا ماند و پوسید.
معماری سردابههای دارگاوس
افرادی که در این دره زندگی میکردند عزیزانشان را با لباسها و وسایلشان خاک میکردند. هر خانواده برای خود سردابهای جداگانه داشته و هرچه این سردابه بزرگتر بوده، تعداد اجساد دفن شده در آن نیز بیشتر بوده است. برخی از آنها 2 یا 3 طبقه زیر زمین هم قبر کندهاند که تعداد طبقات آن نیز به میزان عقبه خانواده بستگی دارد. نوعی سردابههای مشخصی هم وجود دارد که برای افراد بیخانمان است و یا افرادی که جزء بومیان روستا نبودند.
این روستا دارای ساختمانهای سفیدرنگی است که در امتداد هم قرار گرفتهاند، نزدیک به صد ساختمان مجسمه مانند در گورستان به شکل سازمانیافتهای وجود دارد. در پشت این ساختمانها برج تخریب شدهای قرار دارد که گفته میشود این برج، مکانی برای تماشای استراحت ارواح بوده است. سردابههای این گورستان به شکل کلبههایی با سقف منحنی است که درون آن پله وجود دارد و بالای آن شبیه به گنبد است.
برخی از سردابههای بزرگ 2 تا 4 پله دارند و کوچکترها در یک طبقه قرار گرفتهاند. بعضی از آنها اصلاً سقف ندارند. داخل سردابههای بزرگتر طاقهای هرمی شکلی قرار دارد که سقف را نگه میدارد. کوچکترها طاقهای بشکه مانند دارند. این طاقهای مخروطی و هرمی به شکل تکه سنگهای پلکانی ساخته شدهاند. جنس دیوارها هم از سنگ و ساروج است و دارای پنجرهای مربع شکلی هستند که اجساد را از راه آنها به داخل سردابه میگذارند.